-
[ بدون عنوان ]
شنبه 7 خردادماه سال 1390 12:47
بالاخره وبلاگ رو دست گرفتم... ای خدا کاش هروقت هرکسی میخواد بیاد تو وبم فوضولی برق خونشون قطع بشه الهی آمین!! خسته شدم از بس پسورد گم کردم ... ما دیگه زیر فشار این کتاب تستا و جزوه ها و کلاس و همایش ها کمرمون شکسته... خدا ما کنکوری ها و اونا استاد کنکورا رو از شر این کنکور 90 خلاص کنه ایشالااااااااااااا... تفریحمون...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 18 فروردینماه سال 1390 11:54
خدایا دیگه از این کنکور خسته شدددددددددددددمممممممممممممممم
-
تولدم مبارک!!
دوشنبه 24 خردادماه سال 1389 19:10
Happy birthday to me Happy birthday to me Happy birthday to me Happy birthday to me سلام دوستان... بازم شادی و بوسه گلای یاس و میخک میگن کهنه نمیشه تولدت مبارک...!!! فردا روز 25 خرداد روز جهانی گل و گیاه رو به خودم و شماها تبریک میگم... و از همه دوستام معذرت خواهی میکنم بابت کافی شاپی که از دست دادن امروز و قول میدم...
-
روز مادر!!
سهشنبه 11 خردادماه سال 1389 11:31
روز مادر و زن رو به همه مادرا و خانم ها ی الان و آینده تبریک میگم...!!! مامانجونم روزت مبارک...قربونت برم!! mom is such a special word the loveliest I've ever heard a toast to you Above all the rest mom, you're so special you are simply the best خدا خدا خدایا اگر به کام من جهان مگردانی جهان بسوزانم... اگر خدا خدایا...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1389 11:13
گاهی اوقات انسان به مرگ خود راضی می شود... !! و این ماه های منحوس چقدر سخت به اتمام می رسند...!! این ها حرف هیچ کس نیست...!! حرف من است...خود من...خود خودم!! هیچ کتابی...نه فروغ نه کتاب های مسخره ی گمنام نویسنده...!! با اینکه میخندم...با اینکه می خندانم...از دل من بی خبرند...هرکس مرا می شناسد!! و چه خوش میگوید...
-
سلام دوباره!
سهشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1389 22:56
سلام دوستای خیالی من... یه روزی یه عالمه دوست توی این وب رفت و آمد داشتند اما حالا... اه عصبی شدم همه چیز ریخته به هم...اینم از کامپیوترم که قاط زده...همه نوشته ها تو همه مسنجرم ریخته به هم اصلا انگار همه چیز به هم ریخته اس مثه من و دنیام و زندگیمو اتاقمو اینم کامم که دیگه حسابی نورعلی نور شده... خیلی وقته ننوشتم......
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 اسفندماه سال 1388 18:49
بهار تعبیر عاشقانه زیستن و نوروز بهانه ای برای تبریک دوباره زیستن است با آرزوی سالی سبز. سلام به همه... سال نورو تبریک میگم امیدوارم امسال شاهد اندک تحولاتی باشیم!! البته فقط امیدوارم!! قربون همتون...
-
شب عیدیه!!
پنجشنبه 13 اسفندماه سال 1388 01:08
سلام دوستان خیالی من شما از من بی معرفت تر که سراغمو نمیگیرین... به هر حااااااااااااال...اومدم بگم: عید همتون مبارک!! عجب شب مبارکیه...با تمام بد شانسی ها و ضدحال هاش خیلی سر حالم... قربون همتون... !!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 13 اسفندماه سال 1388 00:43
هنوز زنده ام...!!
-
...
پنجشنبه 12 شهریورماه سال 1388 19:38
سلام بروبچ.... خوبین خوشین سلامتین و اینا؟؟؟؟خوب خداروشکر جاتون خالی من این چند روزه کلی عبادت کردم...کلی دعا کردم...کلی زاااااااااااااار زدم(همون عر زدن خودمون)...و کلی طلب بخشش کردم از خدا...خیلی بیشتر از بقیه...میدونید چرا؟؟؟؟ چون من رفته بودم برای احیا و عزاداری حضرت علی...ولی چه فایده؟؟؟ همه داشتن گریه می کردن...
-
گرمه هواااااااا!!!!
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1388 11:17
سلام برو بچ... اینجانب با بد شانسی تمام سیستم خونه رو دادم برای تعمیر البته پس از سال ها. حالا کلی وقت طول می کشه که درست بشه تازه اگه درست بشه تا ۱ماه دیگه دست خالم میمونه که کارش راه بیافته...اداره دولتی رو دارین توروخدا؟؟؟؟سیستم نداره...کارمنداش باید خودشون سیستم ببرن...حالا اگه کارمندا با کمبود سیستم مواجه بشن...
-
عصاب خوردی!!
یکشنبه 4 مردادماه سال 1388 19:28
نمیدونم چی شده.نمیدونم توی این دنیا چه خبر شده...فقط میدونم دیگه تحمل چیزی رو ندارم.خسته شدم...خیلی خسته...همه ادما همه چیزا همه ی خوبی ها و بدی ها دیگه هیچ حسی رو برام ایجاد نمیکنه...همش درد و زجر و دارو و دکتر.هز همه ادمای دورم که همش به پرو پاچه هم می پیچن...از خانوادم که وقتی عصبانی میشن یا از چیزی ناراحت سر من...
-
تولد تولد تولدم مبارک!!
چهارشنبه 27 خردادماه سال 1388 18:45
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلام سلام بچه ها چه طوره حال شما؟؟؟؟ منم خوبم بد نیستم...یک هفته ای میشه که تمرینام رو شروع کردم و شبا تا ۱۲ باشگاهم...راه رفتنم یادم رفته و انقدر بدن درد دارم که نگید...با ماشین تا دم پاساژ اومدم با آسانسور تا تا دمه کافی نت اومدم و بقیه راه رو تا پای سیستم با جون کندن راه...
-
اتاق داغون من
یکشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1388 21:24
سلام بچه ها...امروز اومدم که عکس اتاق درب و داغون و فریبرز جونم رو بذارم ببینید...راستی خودم با ژیلت موهام رو مدل امو زدم... ... ... ... اینم فریبرز ...
-
نمی خوام...
سهشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1388 16:58
وای امروز تنها بودم و خودم برای اولین بار نهار درست کردم که غیر از فست فود و ساندویچ سرد و انواع و اشکال مختلف تخم مرغ بود... نمی خوام بگم توی این روزگار...از نوع لعنتیش...چی داره بهم میگذره {حذف شد} ...نمی خوام بگم که دیگه تحمل هیچ کسیو ندارم...نمی خوام بگم که کم حوصله و مغرور و بد اخلاق شدم... نه...نمی خوام...یعنی...
-
معذرت خواهی
سهشنبه 29 بهمنماه سال 1387 12:40
با اهدای سلام و درود... لطفا حرف های اینجانبه را خواندن بفرمایید... با عرض پوزش از تک تک عزیزانی که مارا یاد نمودند و اینجانبه دوشیزه عالیه ی علیه با کمال بی انصافی قصد فراموش داشتم... اگر بگویم که در این مدت چه به روزگارم آمده احتمالش اندک است مرا عفو نموده و بر سرم هجوم نیاورید... خوب بسه دیگه فعلا اینو داشته باشید...
-
سفید - قرمز
جمعه 15 شهریورماه سال 1387 13:36
{مطلب این پست حذف شد!!} . . . . ممنون از آتوسا جون با متن های قشنگش... LOVE...LIFE...DEAD
-
آدامس نامرد
دوشنبه 4 شهریورماه سال 1387 05:06
فکر کردین با این همه آزار و اذیت و نیش و کنایه من از قدرتم چیزی کم میشه؟؟ نه داداچ من پا برجام مثه دماوندم!! راستی باید از نازنین جون با نظرات خوشگلش تشکر کنم...خیلی منو شرمنده می کنه.. حتما بهش سری بزنید وبلاگ>.:با تمام وجود دوستم بدار:.< هرچی فکرشو می کنم نمی فهمم من چرا بین اعتیاد به سیگار و آدامس؛دومی رو...
-
آیینه
دوشنبه 21 مردادماه سال 1387 01:38
عیدتون مبارک...!!! منتظر ظهوریم...!!!! براندازش کرد... سخت میشد شناختش... به مرد فروشنده گفت: آیینه قدی دیگری ندارید؟؟؟
-
سلام اول
دوشنبه 14 مردادماه سال 1387 17:06
سلام دوستان... این اولین پست منه...نه نه اشتباه نکن تازه کار نیستم وبلاگ نویسیم سابقه چندین ساله داره. من فقط توی اولین وبلاگم خود خود خودم بودم... بعد از اون خیلی وب داشتم ولی خودم نبودم ... وقتی فهمیدم اولین وبلاگم حذف شده منم عصابم خورد شد و همین دیروز توی کافی نت همه همه همه همه وبلاگ هام رو حذف کردم... عضو تیم...